گروه ضد شیطان
مارپلا کنار آتیش اون افراد که توی کلیسا بودن نشست و گفت: معذرت می خوام واقعا فکر کردم مزاحمین من مارپلا هستم
و بعد اونها به ترتیب شروع به معرفی کردن خودشون کردن:
من نادیا هستم
من جک هستم
من اولویا هستم
من مایک هستم
داستان ترسناک امیر رضا از تجربیاتش
داستان ترسناک گروه ضد شیطان قسمت 8
هستممن ,گروه ,مارپلا ,شیطان ,ضد ,نادیا ,ضد شیطان ,گروه ضد ,خودشون کردن ,کردن من ,من نادیا
درباره این سایت